ما را هزار سال است ;آشنا شدن
تقدیر نور ماه وخورشید شدن
دستی که بال شد برای تو
این بار, علم بدوش ورهاشدن
من بیستون هفت خوان دلم
خالی رها ز هر قفس ام
این جا نفس " نفس ام هوای تواست
جایی که بوی عطر ابوالفضل می آید
جایی که بوی بین الحرمین عشق می آید
دلم; رها شده ,چه کنم؟!
آسمانی دررخ باران...
برچسب : نویسنده : 0setaerehd بازدید : 141